بادوم

بادوم

بادوم

بادوم

خسوف

ماه از این که هیچ کس دیگر به آغوش شبانه آسمان که او را در بر می گرفت توجه نداشت، حسابی ناراحت بود. تصمیم گرفت یک شب از آغوش آسمان فرار کند و خودش را قایم کند تا همه دنبالش بگردند و باز مورد توجه قرار بگیرد. وقتی رفت و پشت زمین قایم شد و اشتیاق آدم ها را برای پیدا کردنش دید، زیباتر از همیشه خودش را در آغوش آسمان انداخت و باز مورد توجه قرار گرفت. نمی دانم ماه باز تا کی می تواند بی توجهی آدم ها را تحمل کند!

 

پ.ن۱: ۱۴ اسفند۱۳۴۶، محمد مصدق، یکی از خدمتگزارترین فرزندان ایران از دست رفت. یادش گرامی باد.

پ.ن۲: اخبار شبکه ۳ از مردم خواسته تا از طریق sms مرد سال را برایشان بفرستند به شماره ی ۱۰۰۰۲۲۰۰. من می خوام sms بزنم و بنویسم سید محمد خاتمی. چون مردتر از او سراغ ندارم!

نظرات 9 + ارسال نظر
همفری بوگارت یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:34 ب.ظ

موافق نیشتم .ادما هیچ وقت ماو نور افشانیشو از یاد نمبرند

در اصل می خواستم بگم برای ما آدما خیلی زود زیبایی های دور و اطرافمون تکراری میشه. گاهی اوقات به دلایلی به این زیبایی ها توجه می کنیم و باز خیلی زود برایمان روزمره می شود.

پگاه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:42 ب.ظ http://koodaki.blogsky.com

ببین مهدیه جون !!! هی بهت میگم به من توجه کن ، تو هی محلم نمیذاری، من میرم پشت زمین قایم می شم !!!!!
D:

مگه این گرفتاریا میذارن آخه پگاه جون! حالا که تو ماه شدی آسمونت کیه؟؟؟؟؟!:دی

لیلی دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:42 ب.ظ

یادت باشه تا وقتی که می خواهی به چشم بیایی، دیده نمی شوی. خودت را از چشم ها پنهان کن تا دیده شوی.

آسمان سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:01 ق.ظ http://sky4fly.persianblog.com

دیدی بعضی آدما ناز می کنند تا بیشتر مورد توجه قرار بگیرند . آن شب ماه برای تابیدنش ناز می کرد.
با اجازه لینک دادم به وبلاگ قشنگت.
به روزم.
آبی باشی از نوع آسمانی اش.

بهار چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:31 ب.ظ http://jamedadi.blogspot.com

چه زیبا و به جا که دکتر مصدق رو با ماه مقایسه کردی.
دوست خوبم ممنون که به من سر زدی و حتما پیشنهادت رو عملی می کنم. نگران دندون عقل افقی هم نباش، دندون منم همینطوری بود ولی تموم شد.
با اجازه من بهت لینک می دم.

کریم شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:03 ب.ظ http://www.futurama.ir

نوشته قشنگی است. البته اگر من بودم پی نوشت ها را از آن پست جدا می کردم چون اصل متن را تحت تاثیر قرار می ده. همانطور که دیدم یکی از خوانندگان تصور کرده می خواستی دکتر مصدق رو با ماه مقایسه کنی.
نکته دیگه اینکه معمولا متن ها وقتی کمال یافته اند که کمترین نیازی به توضیح داشته باشن. به آثار درخشان ادبی و هنری نگاه کن. گویی دوست داریم آنها به همان شکلی که هستند باشند نه کم نه زیاد. اگر به نقاشی های ون گوگ یک خط کوچک اضافه شود ساختارش به هم می ریزد. ون گوگ باید همانی که هست باشد. درباره این کامنت ها هم مهم تر از اینکه خواننده دریابد که شما می خواستی دقیقا چه بگویی،‌این اهمیت دارد که آنها از نوشته شما چه گرفته اند. آنچه آنها گرفته اند پیامی است که منتقل می شود. حال اگر آن پیام با آنچه نویسنده می خواهد بگوید متفاوت باشد نویسنده باید در نوشته اش جستجو کند که مشکل درچه بوده است.
برقرار و همیشگی باشید

:)

نگار شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:12 ب.ظ

یک پیشنهاد:
چرا تو ی بلاگت عکس نمی ذاری؟به نظرم عکسی که با نوشتت هماهنگ باشه بلاگت را قشنگتر می کنه.

راستش خودمم در فکر عکس هستم ولی ترجیح می دم عکس هایی که میذارم خودم گرفته باشم. به زودی عکس هم می گذارم. مرسی

ساناز یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:03 ب.ظ

سلام عزیزدل برادر. بالاخره وبلاگت رو دیدم. خیلی قشنگه. موفق باشی عزیزم

مرسی دوست جون که سر زدی.

آسمان سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:11 ب.ظ http://sky4fly.persianblog.com

سلام مهدیه جان.
به روزم و منتظر حضور سبزت.
آسمون دلت آبی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد